بخشی از متن دانلود فایل word واکاوی تأثیرات رویکرد برنامهریزی در توانمندسازی روستاییان در فراگرد توسعة پایدار روستایی (مورد مطالعه: شهرستانهای ری و پاکدشت) :
تعداد صفحات : 24
تاکنون دو رویکرد «عقلایی گرایی فن محور» و «ارتباطی» در چارچوب و فرآیند برنامهریزی توسعه مطرح بوده است که در نظام برنامهریزی ایران استفاده از رویکرد عقلایی گرایی در فرآیند مذکور غلبه داشته است. این پژوهش با هدف واکاوی جایگاه برنامهریزی روستایی و تأثیر آن بر توسعه پایدار سکونتگاههای روستایی در ناحیه شهرستانهای پاکدشت و ری به روش توصیفیـ تحلیلی بر روی 54 روستای نمونه از 124 روستای ناحیه موردمطالعه انجام شد. برای تعیین ارتباط بین متغیرها از روش مدل معادلات ساختاری و از نرمافزار آموس گرافیک استفاده شد. یافتههای پژوهش ناکارآمد بودن رویکرد برنامهریزی در ارتقای شاخصهای توانمندسازی در توسعه پایدار روستایی را نشان میدهد؛ و اینکه اقدام مؤثری برای ارتقا شاخصهای فرآیند توانمندسازی روستاییان در راستای توسعه پایدار روستایی صورت نگرفته است. همچنین, بر اساس مدل ارتباطی استاندارد رویکرد فعلی برنامهریزی از نظر ارتقا شاخص های توانمندسازی روستاییان بهمنظور مشارکت آنها در فرآیند توسعه پایدار روستایی بر مبنای شاخص نیکویی برازش حاصلشده؛ دارای برازش نامطلوب است بدین معنی که برنامهریزی در وضع موجود نتوانسته احساس معنی دار بودن, اعتماد و اطمینان, شایستگی, خودباوری, خود تعیینی, شفافسازی را در بین روستاییان ایجاد نماید و گیرندگان و بروز دهندگان «توانمندسازی نامولد» هنوز به شکل فزایندهای غلبه دارند. درمجموع یافتههای پژوهش حاضر زمینه لازم برای درک و فهم مشترکی از برنامهریزی ارتباطی فراهم می-سازد. از جنبههای ادراکی و معرفتی نیز به دنبال آن است تا انسجام لازم در ترسیم خطوط اساسی انگاره نوین توسعه شکل بگیرد و به تعیین چهارچوب الگوی کار رویکرد نوین یاری رساند و بدین ترتیب پشتوانههای معرفتی و غنای لازم برای کمک به توسعه روستایی مناسب و پایدار از طریق برنامهریزی و عملیاتی کردن پروژههای تولیدی و عمرانی با مشارکت روستاییان فراهم سازد.